این مقاله به سؤالات زیر میپردازد: کامپیوترها، لپتاپها و تلفنهای همراه از کجا آمدهاند و چه کسانی آنها را تولید میکنند؟ برای پاسخ دادن به این سؤالات بهصورت نمونهوار موارد ویژه مورد بررسی قرار میگیرند: استخراج منابع طبیعی در معادن آفریقا در شرایط کاری انجام میگیرد که کارگران را تقریباً تا حد بردگان تنزل داده است؛ شرایط تولید و اتحاد صنایع اطلاعاتی و ارتباطی در چین (Foxconn)؛ صنایع نرمافزار در هند؛ کار در مراکز تلفن (Call Centern) ؛ تولید نرمافزار در سیلیکونولی و در پایان کار دیچیتالی کاربران و کاربران تولیدکننده مورد بررسی قرار میگیرد. دادهها و پژوهشهای تجربی که به این موضوعات پرداختهاند به شکل منظم و نظری مورد تحلیل و تفسیر قرار میگیرند.
نویسنده: shabakehsoc
گفتگوی واکاوی سوسیالیستی با ح.آزاد پیرامون سرمایهداری و پاندمی کرونا
با ح.آزاد درباره پاندمی کرونا گفتگو کردیم و رشد این ویروس جهانگیر در زمینههای مختلف از جمله علل طبیعی و اجتماعی آن، سیاستهای نئولیبرالی و تاثیرات آن بر بهداشت و … مورد بحث قرار گرفت. سپس ح.آزاد واکنش دولتهای سرمایه داری در قبال پاندمی کرونا، تاثیرات آن بر فرودستان جوامع مختلف، کمکهای دولتی و جنبههای طبقاتی آن، بحران اقتصادی سرمایهداری، مساله بیکاری و نیز چشماندازهای آتی را مورد بحث قرار داد. در حاشیه نیز به نظرات آگامبن فیلسوف پسا مارکسیسم پرداخته شد.
(لازم به توضیح است که آمارهای ارائه شده در این بحث محدود به زمان این گفتگو در اول ماه مه 2020 است.)
آیا سیاست زیستی دمکراتیک امکانپذیر است؟ پانگیوتیس سوتیریس/ برگردان: کاووس بهزادی
گئورگیو آگامبن در آخرین مقالهاش اقدامات انجام شده برای مقابله با پاندمی کووید ـ 19 را بهعنوان کاربست سیاست زیستی در «وضعیت اضطراری» خصلتبندی کرده و به گفتان مهمی پیرامون چگونگی درک ما از سیاست زیستی دامن زده است. مفهوم سیاست زیستی، به شکلی که میشل فوکو آن را صورتبندی کرده است، در درک تغییر اشکال قدرت و اجبار در مرحلهی گذاربه تجدد سرمایهداری، یعنی از تبدیل قدرت حاکم در اعمال حق در بارهی زندگی و مرگ، به قدرتی که سلامت و بارآوری جمیعت را تضمین میکند، دست آورد بسیار مهمی بود: اقدرت فرمانروا بهعنوان مرجع حق زندگی و مرگ؛ تا قدرتی که برای تضمین سلامت (و بارآوری) مردم تلاش میکند. این تغییر تاکنون منجر به گسترش بیمانند تمام اشکال دخالتگری، فشار و تهدید از جانب دولتها شده است. از واکسنزنی اجباری تا ممنوعیت کشیدن سیگار در اماکن عمومی ـ کاربست مقولهی سیاست زیستی در بسیاری از موارد به درک ابعاد سیاسی و ایدئولوژیک راهکارهای بهداشتی و درمانی کمک میکند.
گفتگوی واکاوی سوسیالیستی با حسن آزاد: معرفی سه گرایش در بازخوانی کاپیتال
در این گفتگو تلاش بر این است از سه گرایشی که بعد از جنگ جهانی دوم برای بررسی و پژوهش دقیقتر از روش مارکس و ساختار کتاب سرمایه تشکیل شده بود، یک معرفی اجمالی ارایه شود: یعنی تاریخچهی شکلگیری، وجوه اشتراک و وجوه تمایز سه گرایش مکتب اونو، خوانشهای نو از مارکس و دیالکتیک نظاممند. متاسفانه درابتدا درمیان روشنفکران چپ ایران هر سه گرایش تحت عنوان دیالکتیک نظاممند معرفی شدند، و بعدتر با تفکیک خوانشهای نو، ازدوگرایش دیگر یعنی مکتب اونو و دیالکتیک نظاممند همچنان بدون تمایز ازیکدیگر تحت عنوان دیالکتیک نظاممند نام برده میشود. یکی دیگر از دغدغههای این گفتار تاکید بر این تمایز است.
حسن آزاد
زنان و اعتصابات غیرقانونی در اروپای پساجنگ/ یان ده گراف/ برگردان کاووس بهزادی
همانطور که بارها تاکید شده است زنان نقش مهمی در موج اعتصابات غیرقانونی در دوران پساجنگِ دوّم جهانی ایفاء کردند. مورخین نشان دادهاند که شمار بسیاری زیادی از زنان که قبل و در اثنای جنگ در صنایع مشغول به کار شده بودند، نه فقط «مشارکت گستردهای» در اعتصابات داشتند ، بلکه نیروی پیشبرندهی پشت صحنهی اعتصابات در صنایعی بودند که شمار عمدهی شاغلین در آنها را مردان تشکیل میدادند. بهدلیل شرایط مادی فاجعهبار مسلط در اولین سالهای پس از جنگ، زنان همسرانشان را برای دست زدن به اعتصاب ترغیب میکردند ، یا با تشکیل پُستهای دفاع از اعتصاب مانع مردانی میشدند که قصد رفتن به سر کار را داشتند. علاوه بر این زنان در تجمعات اعتراضی و تظاهرات برعلیه گرسنگی همهنگام با اعتصابات اغلب رهبری آنها را برعهده داشتند.
گفتگوی واکاوی سوسیالیستی با حسن آزاد در بارهی روش مارکس در نگارش کتاب سرمایه
این مصاحبه به معرفی دو دیدگاه در بارهی روش مارکس در نگارش کتاب سرمایه میپردازد : روش منطقی – تاریخی و روش منطقی. روش اول از طرف انگلس در سال 1859 مطرح شد و به وحدت روش منطقی و روش تاریخی باور دارد، یا به عبارتی ترتیب و توالی منطقی مقولات اقتصاد سیاسی، شکل پیراسته و منظم توالی تاریخی آنهاست. این دیدگاه تا جنگ جهانی دوم در بین مارکسیستها مسلط و رایج بود. بعد از جنگ وحدت روش منطقی و روش تاریخی مورد چالش قرار گرفت و روش منطقی مقبولیت بیشتری پیدا کرد. هر سه جریان عمدهی بعد از جنگ دوم: مکتب اونو، خوانشهای نو از مارکس و دیالکتیک نظاممند بر ساختار منطقی کتاب سرمایه تاکید دارند، هر چند از روش منطقی برداشتهای متفاوتی ارائه میکنند.
همچنین مقالهی ساختار «سرمایه»: «منطقی» یا «منطقی – تاریخی»؟ در سایت نقد به این مساله پرداخته است.
حسن آزاد
نگاهی نو به رابطهی بین بلشویکها و جنبش رهاییبخش ملی در امپراطوری روسیه / اریک بلانس / برگردان: کاووس بهزادی
نگاهی از زاویهی مناطق حاشیهایی امپراطوری روسیه با صراحت هرچه بیشتری بازنگری جدید به نظرات از مدَتها پیش پذیرفتهشده در بارهی انقلاب روسیه و تکامل شیوهی برخورد مارکسیستی به [مسئلهی] رهایی ملَی را الزامی کرده است.
در نوشتهی زیر گفتمان سوسیالیستها در بارهی مسئلهی ملی تا 1914 مورد بررسی قرار میگیرد. ادعای من این است که استراتژی مؤثر مارکسیستی در مورد مسئلهی استعمار برای اولینبار نه از جانب بلشویکها، بلکه توسط سوسیالیستهای مناطق حاشیهایی امپراطوری تزار مطرح شد. ولادیمیر. ا. لنین و رفقایش در مورد این مسئلهی کلیدی تا جنگ داخلی دنبالهرو مارکسیستهای غیر روس بودند. این ضعف سیاسی به توضیح این مسئله کمک میکند که چرا بلشویکها موفق نشدند در میان ملَیتهای مسلط روسیه ریشه بدوانند. پیامد این موضع این بود که بلشویکها در میان این ملَیتها از نظر کمی بسیار ضعیف بودند و یا اینکه در قبال تلاشهای مناطق حاشیهایی برای خودمختاری در اثنای انقلاب سوسیالیستی موضعی بیتفاوت گرفتند.
در ستایش همدستی جنبش دانشجویی با فرودستان و ستم دیدگان/ ناصر پیشرو
16 آذر نماد مبارزه دانشجویی است و امسال دانشجویان جسورانه این سنت مبارزاتی را به عرصه اعتراض علیه کشتار فرودستان و مردمان به تنگ آمده از رژیم و فضای سرکوب و اسارت آزادی بدل کردند. دربیانیهها و گردهمآیی خود از حقوق زنان و ستم دیدگان قومی و ملی و آزادیهای سیاسی دفاع نمودند. علیه سرمایهداری و سیاستهای نئولیبرالی و نیز آلترناتیوهای ارتجاعی موضع گرفته و همبستگی خود را با جنبشهای اجتماعی و در مرکز آن جنبش طبقاتی کارگران اعلام نمودند.
فریبا امیر خیزی: بررسی مختصات جنبش دانشجویی در دورهی اخیر
جنبش دانشجویی در سالهای اخیر تحولات مهمی را از سر گذرانده و با ساز و کارهای نوینی در عرصههای مبارزاتی حضور یافته است، بیگمان واکاوی عرصههای مختلف این جنبش، همگرایی آن با جنبشهای سیاسی و اجتماعی و جانب داری دانشجویان از تهی دستان و سرکوب شدگان و نیز نقش زنان در آن و به چالش گرفتن ساختار های جنسیت زده و … نمونه های برجسته تحرکات این جنبش است. فریبا امیر خیزی فعال پیشین جنبش دانشجویی در سخنرانی خود (در 6 سپتامبر 2019 / ۱۵ آذر 1398 ـ به دعوت کانون کنشگران دمکرات و سوسیالیست ـ هانوفر) به بررسی مختصات جنبش دانشجویی در دوره اخیر میپردازد.
«شبح انقلاب سراسر اروپا را فرا گرفته است»/جنبش جهانی اعتراضی در اوخر جنگ جهانی اول/مارسل بوئیس، راینر توستروف/ برگردان کاووس بهزادی
مردم دورهی جنگ اول جهانی را بهعنوان دهشتناکترین و با پرشمارترین قربانیان جنگی تا آن زمان تجربه کردند. آنها به مدت چهار سال از تبعات مستقیم و سالهای متمادی از تبعات درازمدت ِغیرمستقیم جنگ رنج بردند. این اولین جنگی بود که در آن در مقیاس بسیار گستردهای از هواپیماها، زیردریاییها و گاز سمی استفاده شد. نزدیک به ده میلیون نفر سرباز در نبردهای وردون، تاننبرگ و جاهای دیگر کشته شدند، دوبرابر این میزان زخمی شدند. دور از جبهههای جنگ حداقل ده میلیون نفر مردم غیرنظامی از گرسنگی و بیمارهای مصیبتزای جنگ جان خود را از دست دادند. جنگ اول جهانی اولین جنگ فراگیر جهانی بود. بیاعتمادی مردم به کسانی که بر آنها حکومت میکردند نیز جهانی بود.
کمونیسم شورایی/ گرهارد هان لوزر/ برگردان کاووس بهزادی
کمونیسم شورایی در تقابل با مدلِ انقلابیِ 1917 بلشویکها شکل گرفت. کمونیستهای شورایی فراکسیونی ضدِ دولت در کمونیسم بودند که میخواستند جامعهی جدید را از پائین بسازند و نه از طریق کسب قدرت صرف یا بدست گرفتن دولت. نقدِ آنها از دولت، شباهتهای بارزی با موضعِ آنارشیستهای مخالف مارکس در انترناسیونال اوَل دارد. در آن دوره باکونین یادآور شد که پیروزی انقلاب اجتماعی فقط زمانی امکانپذیر است که دولت فوراً نابود شود، چرا که ایدهی دولت، متضاد آزادی مطلق است. کمونیسم فقط بهعنوان فدراتیوِ فرازمانی، به عنوان آکسیونی برعلیه مرکزیتگرایی میتواند وجود داشته باشد. او بر علیه مارکس استدلال میکرد که: «شما تضمین میکنید که تمام دیکتاتورها و طبیعتاً دیکتاتوری شما نیز آزادی مردم را به همراه میآورد، ما بر عکس ادعا میکنیم که دیکتاتوری هدفی ندارد جز ابدی کردن خودش و زایش و تغذیهی بردهداری در میان مردمی که تحملش میکنند.» باکونین با این انتقاد خطر سیاستِ توتالیتر احزاب دولتی را پیشبینی کرد که خود را انقلابیتر از همه احزاب دیگر محسوب میکنند. کمونیستهای شورایی این انتقاد را در مبانی خود مد نظر گرفتند، اما نه به عنوان آنارشیست بلکه به عنوان کمونیست. کمونیسم شورایی به شوراها و خودانگیختهگی پرولتاریا بهعنوان عناصر مثبت ارج مینهاد مخالفت با سیاست ژاکوبنی حکومت بلشویکها و سیاست صنعتیسازی سرمایهداری دولتی بود.
مارکس و انگلس و به اصطلاح «چشم پوشی» از استراتژی انقلابی/ ح. آزاد
برخی گرایشهای فکری در فضای آکادمیک و جریانهای سیاسی مانند سوسیال دمکراسی و آنارشیسم بر این باورند که مارکس و انگلس در اواخر عمر از استراتژی انقلابی دست شسته و به اصلاحات تدریجی از طریق شرکت در انتخابات و پارلمان روی آورده بودند.درنوشتهی پیش رو صرفا به ارزیابی تاریخی این ادعا می پردازیم. برای روشن شدن این موضوع بهتر است در ابتدا به نقلقولهائی که مورد استناد طرفداران این دیدگاه قرار میگیرد، نگاهی کوتاه بیاندازیم. متاسفانه طرفداران این ادعا نقل قول ها را جدا از متن،جدا از شرایط تاریخی وبدون در نظر گرفتن قسمتهای حذف شده توسط حزب سوسیال دموکرات در سال 1895 بیان می کنند، در حالیکه غالبا در همان متن، چند سطر بالاتر یا چند سطر پائین تر جملاتی مشاهده می شود که از تحول انقلابی حکایت میکند. من در اینجا تلاش می کنم به اغلب موارد نقل شده اشاره کنم.
شما باید داخل شوید برای نوشتن دیدگاه.