نگاهی نو به رابطه‌ی بین بلشویک‌ها و جنبش رهایی‌بخش ملی در امپراطوری روسیه / اریک بلانس / برگردان: کاووس بهزادی

لینک کوتاه: https://wp.me/paiHc5-qZ

نگاهی از زاویه‌ی مناطق حاشیه‌ایی امپراطوری روسیه با صراحت هرچه بیشتری بازنگری جدید به نظرات از مدَت‌ها پیش پذیرفته‌شده در باره‌ی انقلاب روسیه و تکامل شیوه‌ی  برخورد مارکسیستی به [مسئله‌ی] رهایی ملَی را الزامی کرده است. [1]

در نوشته‌ی زیر گفتمان سوسیالیست‌ها در باره‌ی مسئله‌ی ملی تا 1914 مورد بررسی قرار می‌گیرد. ادعای من این است که  استراتژی مؤثر مارکسیستی در مورد مسئله‌ی استعمار برای اولین‌بار نه از جانب بلشویک‌ها، بلکه توسط سوسیالیست‌های مناطق حاشیه‌ایی امپراطوری تزار مطرح شد. ولادیمیر. ا. لنین و رفقایش در مورد این مسئله‌ی کلیدی تا جنگ داخلی دنباله‌رو مارکسیست‌های غیر روس بودند. این ضعف سیاسی به توضیح این مسئله کمک می‌کند که چرا بلشویک‌ها موفق نشدند در میان ملَیت‌های مسلط روسیه ریشه بدوانند. پیامد این موضع این بود که بلشویک‌ها در میان این ملَیت‌ها از نظر کمی بسیار ضعیف بودند و یا این‌که در قبال تلاش‌های مناطق حاشیه‌ایی برای خودمختاری در اثنای انقلاب سوسیالیستی موضعی بی‌تفاوت گرفتند.


[1] این مقاله بازپرداختی از سخنرانی در کنفرانس یازدهمین سالگرد  تأسیس روزنامه‌ی «ماتریالیسم تاریخی» 6-9.11.2014 در لندن است.

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

این سایت برای کاهش هرزنامه‌ها از ضدهرزنامه استفاده می‌کند. در مورد نحوه پردازش داده‌های دیدگاه خود بیشتر بدانید.