گفتگوی مارکس 21 با وینسنت اشترایشبان پیرامون استراتژی رهایی زنان در گذشته و امروز/ برگردان کاووس بهزادی
رابطهی بین طبقه و جنسیت، و همچنین جنبش کارگران و جنبش زنان فقط موضوع مورد مشاجره از سالهای 68 به بعد نیست. روشنگر این مبحث از منظر تاریخی مجلد جدید «جنسیت و مبارزهی طبقاتی. مسالهی زنان از منظر آلمان و بینالمللی در سدهی نوزدهم و بیستم» است که وینسنت اشترایشبان یکی از ناشران آن میباشد، او متخصص علوم سیاسی است. این کتاب توسط انتشاراتی متروپول در نوامبر 2020 منتشر شد.
برآمد جنبشهای زنان و سوژههای نوین ضدسرمایهداری/ ناصر پیشرو
جنبشهای زنان در جهان تحولات مهمی را از سرمی گذرانند.جهانی شدن سرمایه و گسترش فزاینده آن و سیاستهای نئولیبرالی، زمینه سازتغییرات ساختاری در شرایط اجتماعی و موقعیت طبقاتی زنان شده واین شرایط به جابجاییهای مهم و تغییر شیفت در جنبشهای زنان منجر شده است. جنبش زنان در اروپا و آمریکا که از اواخردهه هفتاد با پروژههای نئولیبرالی و سیاست ادغام در ساختار سرمایهداری و هژمونی دیسکورس پسامدرنیستی رو به افول نهاده بود، در سالهای اخیرآرام آرام در اشکال نوینی سربلند میکند.به موازات آن، جهان گستری سرمایه و ورود فزایندهی زنان به بازار کار، فرآیند حضور آنها در عرصههای اجتماعی را افزایش داده و از آغاز قرن کنونی نیز شاهد تغییر شیفت و رشد جنبشهای زنان در اقصا نقاط جهان بهویژه در اقتصادهای نوظهور و کشورهای رو به توسعه سرمایهداری بودهایم.1مجموعهی این شرایط به تغییرات مهمی در جنبش زنان منجر شده است. مهمتر اینکه شاهد رشد همگرایی مبارزه علیه دو سامانه سلطه پدر/مردسالاری و سرمایهداری و نیز سوژههای نوین برسازنده آن هستیم.این نوشتار تلاش داردفشرده و موجزی، زمینههای ابژکتیو و سوبژکتیو این شرایط و بستر پویش آن را بررسی کند.
زنان و اعتصابات غیرقانونی در اروپای پساجنگ/ یان ده گراف/ برگردان کاووس بهزادی
همانطور که بارها تاکید شده است زنان نقش مهمی در موج اعتصابات غیرقانونی در دوران پساجنگِ دوّم جهانی ایفاء کردند.[1] مورخین نشان دادهاند که شمار بسیاری زیادی از زنان که قبل و در اثنای جنگ در صنایع مشغول به کار شده بودند، نه فقط «مشارکت گستردهای» در اعتصابات داشتند[2]، بلکه نیروی پیشبرندهی پشت صحنهی اعتصابات در صنایعی بودند که شمار عمدهی شاغلین در آنها را مردان تشکیل میدادند. بهدلیل شرایط مادی فاجعهبار مسلط در اولین سالهای پس از جنگ، زنان همسرانشان را برای دست زدن به اعتصاب ترغیب میکردند[3]، یا با تشکیل پُستهای دفاع از اعتصاب مانع مردانی میشدند که قصد رفتن به سر کار را داشتند.[4] علاوه بر این زنان در تجمعات اعتراضی و تظاهرات برعلیه گرسنگی همهنگام با اعتصابات اغلب رهبری آنها را برعهده داشتند.[5]
جنبش زنان
افا نیکل
جنبش زنان بهمثابه جنبش مقاومت – به نظر میرسد که سرکوب زنان از زمانی که انسان به یاد میآورد، وجود داشته است. اعتراضات زنان نیز برعلیه فرودستی اقتصادی، کنار گذاشتن از قدرت سیاسی و بر علیه کنترل مردان بر مناسبات جنسیتی نیز به همین اندازه قدمت داشته است. بهرغم روشن بودن این ارتباط، تعریف از جنبش زنان به همین اندازه نیز مشکل است. هریتکلایهیل این جنبش را«کنشهای آگاهانهی زنان، که جایگاه فرودست جنسیت زن را در جامعه ی مردسالار نمیپذیرند و بهدنبال تغییرات اجتماعی اند» خصلتبندی میکند (1991).
برگردان: کاووس بهزادی
نقل از سایت نقد اقتصاد سیاسی
کار خانگی. رادیو نان و گلهای سرخ
اینجا درباره کار کردن حرف میزنیم، درباره اشکال مختلف کار کردن، شرایط آنها و تأثیر آن شرایط بر زندگی آدمها. این رادیو حاصل چندین هفته گفتگوی ما درباره یک موضوع است. گفتگوی صداهای متفاوت برای رسیدن به درکی مشترک. بنابراین اگر صداها و متنها به نظرتان متفاوت و چندگانهاند تعجب نکنید. در این برنامه درباره کار خانگی صحبت میکنیم و برنامه رو تقدیم میکنیم به آرزوهای از دست رفته زنان خانهدار …
جهانی شدن، اصلاحات ساختاری و جابجایی در جنبش های زنان
ناصر پیشرو
جهان گرایی سرمایه و گسترش فزاینده آن در قرن جدید، سیاست های نئولیبرالی و تاثیرات آن بر سازمان اجتماعی کار، تغییرات ژرفی در موقعیت طبقاتی و وضعیت اجتماعی زنان ایجاد کرده است. همین تغییرات از طریق میانجی های پیچیده و آشکار بر ساختار جنسیت، گروهبندی ها و گرایشات سیاسی و استراتژی های آنان تاثیر گذاشته و به جابجای مهمی در جنبش های زنان منجر شده است.
مناسبات جنسیتها
برگرفته از: «فرهنگ تاریخی ـ انتقادی فمینیسم.
مناسبات جنسیت ها، بعنوان یک واژه در بسیاری از حوزه ها رواج دارد اما تا به حال به ندرت مفهوم ژرف آن درک شده است به همین خاطر وهم زمان با طرح بحث ها و برداشت های متفاوت است که می توان به توضیح مفهمومی آن پرداخت.این مفهوم باید توان بررسی انتقادی تنش بین جنسیت ها را در کلیت روابط اجتماعی داشته باشد.
مترجم: ناصر پیشرو
دربارهی «مسئلهی زن»
ژیل داوه
توضیح مترجم: ژیل داوه در مقالهی «فدریچی در مقابل مارکس» به نقد آرای فمینیستهای اتونومیست پرداخته بود؛ بدون آنکه موضع خود دربارهی برابری جنسیتی را مشخصاً مطرح کرده باشد. این یادداشت در ادامهی همان مقاله و به منظور روشن کردنِ رویکرد ژیل داوه نسبت به مسئلهی برابری جنسیتی ترجمه شده است.
مارکس در سال 1844 – با سرنخی که از [شارل] فوریه گرفته بود – نوشت: رابطهی بین جنسها ما را قادر میسازد تا دربارهی «سطح کلی پیشرفت بشریت» قضاوت کنیم. براساس این رابطه ما میتوانیم دربارهی پیشرفتِ جنبش انقلابی نیز قضاوت کنیم. بر مبنای این معیار، قیامهای پیشین نسبتاً ضعیف عمل کردهاند زیرا اجازه دادند که سلطهی مردانه مستولی شود.
ترجمهی نیکزاد زنگنه
از سایت نقد اقتصاد سیاسی
مارکس و انگلس: دربارهی آزادی زنان
هال دریپر
بحث انقلاب در انسان، بیهیچ تناقضی، با زنان آغاز میشود.
چشمانداز الغای نهایی تقسیم کار در جامعه و بنابراین کژدیسگی روابط انسانی که تقسیم کار تحمیل میکند، به همان نقطهی آغاز تقسیم کار اجتماعی که مارکس و انگلس به آن اشاره کردهاند، یعنی تقسیم کار بین جنسها، باز میگردد، [I] و این به نوبهی خود کلیهی مسائل گذشته و آیندهی خانواده، شکلهای ازدواج، روابط جنسی و غیره را پیش میکشد ــ مجموعهای از معضلات که در آن زمان «مسئلهی زن» نامیده میشد.
ترجمهی نیکزاد زنگنه
از سایت نقد
نکاتی در باره فمینیسم سوسیالیستی و مارکسیستی
ماریا پاشینگا
در دو دهه گذشته با افول جنبش توده ای زنان و نهادینه شدن فزاینده آن در ساختارهای سرمایه داری مواجه بوده ایم.در ظاهر چنین به نظر می رسد که برای جنبش آزادی زنان این امکان فراهم شده که به هدف نهایی خود دست یابد.از نگاه مارکسیستی اما واقعیت چیز دیگری است. بر اثرکارکردهای شیوه تولید سرمایه داری و تهاجم نئولیبرالی،نابرابری زن و مرد در بسیاری از جنبه ها افزایش چشم گیری داشته و برابری بین دو جنس به بن بست رسیده است.
مترجم: ناصر پیشرو
شرایط و چشمانداز جنبش زنان
ماریا پاشینگر
جنبش زنان طی 20 سال گذشته افولی غم انگیز را تجربه کرده و سرشت جنبشی خود را از دست داده است. خودسازماندهی فعال و مبارزه مشترک علیه ستم جنسیتی در اقتصاد، دولت و زندگی روزمره، عقب گرد داشته و افرادی از کنشگران پیشین جنبش زنان به طور منفرد،در سیستم مسلط و بیش از همه در بخش های آکادمیک و دولتی آن به جایگاه معینی دست یافته اند.
مترجم: ناصر پیشرو