انقلاب آلمان و نقش یک گروه کارگری*
«نمایندگان انقلابی»(معتمدین) یک گروه کارگری بود که نقش برجستهای در انقلاب آلمان و جنبش شورایی آن داشت. در تاریخ رسمی و رسانهای، انقلاب آلمان به «جمهوری وایمار» فروکاسته شده است اما در پژوهشهای مستقل و چپ از آن بهعنوان «انقلاب فراموش شده» نام برده میشود. حتی در ادبیات چپ نیز نقش «نمایندگان انقلابی» در زیر سایه فعالیتهای اسپارتاکیستها و شخصیتهای برجستهای چون روزا لوگزمبورگ و لیبکنشت قرار گرفته و کمتر بهطور مستقل بررسی شده است.
ماه: مه 2019
آخرین «وصیتنامه»انگلس/یک کمدی تراژدیک/ نویسنده: هال دریپر/ برگردان: ح.آزاد
از دیرباز در بسیاری از محافل سیاسی و آکادمیک (بهعنوان نمونه کولتی، کولاکوسکی و مایر)* چنین شایع شده است که گویا انگلس در اواخر عمر از استراتژی انقلابی در راه رسیدن به سوسیالیسم دست کشیده و به استراتژی گذار تدریجی و آرام، از طریق صندوق رای و راه پارلمانی روی آوره بود. این اتهام موارد متعددی را در برمیگیرد که مشهورترین آن مقدمه انگلس در سال 1895 بر «جنگ داخلی در فرانسه» اثر مارکس میباشد.
گفتمان «اداره شورایی» و همگرایی چند راستایی/ نویسنده: ناصر پیشرو
برجستهترین کارکرد گفتمان «اداره شورایی»چرخشی بود که در فضای سیاسی ایجاد کرد وبه کنار زدن گفتمانهای رایج گرایشات مختلف طبقه حکم منجر شد و برای مدتی در سپهر عمومیهژمونیک شد.هژمونیک به معنی گرامشین آن یعنی جلب افکار عمومی و جنبش های اجتماعی بهواسطه پراکسیس و عمل آگاهانه. برای مدتی این گفتمان و سوژههای برسازندهاش در یک همگرایی چند راستایی با پیشروان جنبشهای اجتماعی توانستند پژواکی در سپهر عمومی ایجاد کند که از سه دههی گذشته تاکنون بیسابقه بوده است.
مارکس و آیندهی سرمایهداری دیچیتال/ نویسنده: مایکل ر. کرتکه [1]/برگردان: کاووس بهزادی
آیا مارکس در مورد سرمایهداری کنونی هنوزچیزی برای گفتن به ما دارد؟ طرح این پرسش به این دلیل که «کاپیتال» اثر اصلی اقتصادی مارکس یعنی اولین مجلد این اثر در سپتامبر 1867، 150 سال پیش منتشر شده موجه است. اولین و بعضاً مهمترین پیشنویسهای مجلد دوم و سوم این اثر قطور در سالهای 1864 و 1865 نوشته شدهاند.
جنبش کمیتههای کارخانه در انقلاب روسیه/ نویسنده: داوید مندل/ برگردان: کاووس بهزادی
این مقاله به رشد و تکامل کمیتههای کارخانه در روسیه از 1917 تا اوائل 1918، بوِیژه در پتروگراد مرکزثقل و کانون میلیتانت جنبش کارگری روسیه میپردازد. بایستی توضیح داده شود که چگونه کمیتههای کارخانه که در درجهی نخست پاسخی دفاعی در مقابل تهدید محل کار و تهدید خود انقلاب بودند، رادیکالیزه شدند. محرک این رادیکالیزه شدن و امکانپذیریاش تا حدود زیادی به نگاه ویژهی کمیتهها به جایگاه مدیریت کارخانه برمیگردد. چرا که کمیتهها به توانائی مدیران و رؤسای کارخانهها بعضاً به عنوان حق ویژهی محدود و ثانوی، بویژه در رابطه با دوران گذار آتی به سوسیالیسم نگاه میکردند. این مقاله با تشریح موجز سرنوشت کمیتهها در اثنای جنگ داخلی پایان میگیرد.