بخشی از مقالهی «جنبش واقعی که وضعیت کنونی را ملغی میکند» ـ مبانی سوسیالیسم و جنبش کارگری آلمان»1848 ـ 1920″/ رالف هوف روگر/ برگردان کاووس بهزادی
سوسیالیسم ملی یا انقلاب جهانی؟ 1914 ـ 1918
برای خیلیها جنگ جهانی به هیچوجه امری غیرمنتظره نبود. از سال 1871 انگلیس و فرانسه با رقیبی جدی مواجه شدند: امپراتوری آلمان سقف تولیدات صنعتیاش به سرعت از قدرتهای بزرگ سنتی فزونی گرفت و مطالباتش در مورد سلطه بر بازار و بهویژه در سیاست مربوط به مستعمرهها افزایش پیدا کرد. جنبش کارگری این گرایش را به دقت زیر نظر داشت و دائماً در مورد خطر جنگ جهانی هشدار داد. در کنفرانسهای بینالمللی نظیر کنفرانس بازل در سال 1912 بر درخواستِ صلح و همبستگی پرولتاریا سوگند خورده شد. با این وجود تقریباً تمام احزاب کارگری اروپا در تابستان 1914 از اقدام جدی بر علیه جنگ سرباز زدند و سیاستهایشان را با مواضع دولت کشوری منطبق نمودند که در آن فعالیت میکردند. حزب سوسیال دمکرات آلمان نه فقط دست به هیچ مقاومتی نزد، بلکه حتی با تمام توانش از فعالیتها و اقدامات جنگی امپراتوری رایش حمایت کرد.